!

!

منطق من!

ویلیام جیمز 

 

شمار قابل توجهی از جوان های امروزی در پی اثبات همه چیز-حتی خدا- با عقل و منطق خودشان هستند و چنانچه موضوعی را مخالف با آرا و عقاید خود یافتند و نتوانستند با منطق خود آن را اثبات کنند، خط بطلان بر روی کل صورت مسئله می کشند و آن موضوع را از بیخ و بن مردود تلقی می کنند!!

عمده موضوعات نامأنوس با منطق این افراد را مسائل دینی و اعتقادی تشکیل می دهد که پاره ای از این مسائل دینی مربوط به موضوعات ماورائی می شود، موضوعاتی که خیلی قابل اثبات با عقل و منطق بشر امروزی نیست. (چه بسا برای نسل های آینده قابل درک شود، چنانکه عده کثیری از علما دینی و غیر دینی به قانونمندی تمام مسائل دنیا اعتقاد دارند) بنابراین موضع گیری جوانان نسبت به دین و دینداری از همین جا شکل می گیرد و تنها اختلاف نظر با همین بخش از مسائل دینی، بخش های دیگر دین را نیز تحت الشعاع خود قرار داده و نهایتا دین گریزی را در بین قشر جوان پدید می آورد.

این در حالیست که ویلیام جیمز- فیلسوف عمل گرای آمریکایی- که اعتقاد به خداوند را عمل گرایانه و فایده گرایانه می دانست، نطری مخالف داشت و اظهار کرده بود :«دین همیشه نشانه هایی از چیزهایی داده است که عقل و علم بشر هرگز به آنجا راه نداشته».

نظرات 7 + ارسال نظر
بهزاد منفرد یکشنبه 21 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 02:24 ق.ظ http://behzad900.blogsky.com

وبلاگ جالبی داری! منم یه چیزائی می نویسم بهم سر بزن!

غزل یکشنبه 21 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 02:47 ق.ظ http://www.hashti.blogfa.com

سلام
وبلاگ جالبی داری
به منم سر بزن

غزل یکشنبه 21 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 03:11 ق.ظ http://www.hashti.blogfa.com

به موضوع جالبی اشاره کردی و از زاویه جالبتری.
اینکه علمای دینی وجود خدا را با اینکه در ظاهر اصل اسلام (یکتا پرستی) میدانند ولی در عمل بیشتر به فرعیات گیر می دهند .یعنی تا بوده چنین بوده ،و این گیر دهی ها بیشتر یقه نسل جوان و پر انرژی جامعه را گرفته ،پس طبیعی است که اولین راه برداشتن این مانع ها و گیریات ، نادیده گرفتن و در نهایت انکار اصلیات باشد .
و همه مان میدانیم که در طول تاریخ مسیحیت و اسلام خودمان علمایی بوده اند که حرف دلشان را به جای حرف خدا به خورد جامعه داده اند و یک کار بد آنچنان قدرتی دارد که توانسته تمام خوبی ها را از ذهن نمک نشناس انسان پاک کند در نتیجه انسان دل خوشی از کل دین و علمایش نداشته باشد .
و متاسفانه انسان امروز ی اینطوری که میبینیم کم کم بحای اینکه به عمق توجه کنند ، یقه ظواهر را میچسبد.
واقعا خدا چه عذابی میکشد وقتی پرورده هایش را میبیند که آفریدگارشان را انکار میکنند .
خدا به داد خودش و ما برسد

باهات موافقم

غزل یکشنبه 21 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 03:23 ق.ظ http://www.hashti.blogfa.com

راستی من داستان ماوراییهام رو برای شما فرستادم ؟
اگه نه که بفرمایین بفرستم
خواندنش بیربط به موضوع نیست

بهزاد منفرد یکشنبه 21 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 05:06 ق.ظ http://behzad900.blogsky.com

دین و خدا کنار هم هیچگاه نمی توانند قرار گیرند زیرا دین چند دسته است و خدا یگانه ! خدا انسان ها را بهم نزدیک می کند و دین انسانها را از هم دور می کند!. دین یک داستان است که به شکل قانون جهت حکومت در زمان خودش نوشته شد. و همه ادیان در یک برهه زمانی و در یک منطقه یعنی خاورمیانه شکل گرفتند و کلیت دین یک هدف را به پایان خود می رساند آن هم بازگشت است که در هر دین بازگشتی از یک گمشده وجود دارد ! زیرا باور مردم اینگونه امید خواهد داشت. اما عمر دین بسر آمده زیرا ذهن تواناست و دین جدید بزودی متولد میشود و پیامبرش الاهه ی بدی هاست. هیچ گاه دین توسط فرد خوب نوشته نخواهد شد . زیرا فرد خوب دروغ نمی گوید.

کاکه تیغون یکشنبه 21 شهریور‌ماه سال 1389 ساعت 12:13 ب.ظ http://www.kaaka-taighoon.blogfa.com

آقا!
این حرف ها را باید در ماه روزه می گفتید که مردم یک قدم به بهشت نزدیکتر می شدند.

کاکه جان
این جور حرفها که زمان مشخصی رو نمی طلبه!
حرف دل که رمضان و غیر رمضان نمیشناسه.

ساسان شنبه 10 مهر‌ماه سال 1389 ساعت 11:05 ب.ظ

این آقای ویلیلم جمیز مورد اشاره شما هم گویا کمی عقلش ژارسنگ برمیدارد یکی نیست به این ادم بگوید ادم ناحسابی این چه حرفیست که می زنی «:«دین همیشه نشانه هایی از چیزهایی داده است که عقل و علم بشر هرگز به آنجا راه نداشته». فایده این نشانه ها که نه عقل بشر ونه علم بشر بدان دست رسی ندارد برای چیست خدا احمق است که ژیامبری بفرستد مطالبی به او بگوید که او به مردم ابلاغ کند برای اطاعت کهاین مردم نه عقلشان ونه علمشان درک نمی کند که این مطالب چیست وبه چه درد می خورد آیا بهتر نیست فقط کمی به مطالبی که می خوانیم ومی شنویم با دیده خرد بنگریم وصحت کلام را در سایه گوینده کلام به قضاوت ننشینیم آیا نباید بژذیریم که یک فیلسوف هم انسان است وهر انسانی ممکن است که گاهی کلامی بی ربط واحمقانه به زبان بیاورد حتی همین کلام من هم شاید احمقانه باشد تنها چیزی که ترازو می تواند باشد خرد ومنطق ژشت کلام است

سلام ساسان جان
واقعا ممنونم که برای مطلب من ارزش قائل شدی و جوابیه چند خطی نوشتی. باعث افتخار منه.
در جواب شما که به نوعی جواب نوشته خودمه باید دبگم که لزوم درک این موضوع اعتقاد داشتن به موضوعات ماورائیه. اما اگر دید ماتریالیستی داشته باشیم مطمئن باش به جوابی میرسیم که شما بهش رسیدی!!! و خب این ادامه بحث رو دچار مشکل میکنه. چراکه به احتمال زیاد همدیگرو درک نخواهیم کرد!
ولی من لازم میدونم دیدگاه خودمو که معتقد به ماورا و دنیای دیگری هستم بیان کنم.
با یک مثال دیدگاهمو بیان میکنم:
هزار و اندی سال پیش اسلام گفته که باید ناخن ها کوتاه باشه و در غیر این صورت شیاطین در زیر آن خانه میکنند و ... . شاید این موضوع در ابتدا خیلی خنده دار به نظر بیاد و بساط خنده مارو برای مدتی فراهم بکنه اما در کمال تعجب میبینیم که دانشمندان معاصر در طی تحقیقاتشون به این نتیجه رسیدن که در زیر ناخن های بلند عوامل میکروبی و بیماری زا تجمع میکنند و به این ترتیب احتمال ابتلا به بیماری افزایش پیدا میکنه!!
ببین، درک این موضوع برای عقل بشر ۱۴۰۰ سال پیش بسیار ثقیل بوده و اسلام ناچار شده از معادل شیاطین به جای واژه علمی میکروب استفاده کنه. اما این مسئله برای بشر امروز حل شده است.
و باز ممکنه مسائل بسیار دیگری وجود داشته باشه که برای بشر امروز ناشناخته باشه و دانشمندان نسل های بعد موفق به کشف حقایق بشن.
خوشحال میشم این بحث تداوم داشته باشه.
موفق باشی

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد